کد مطلب:188687 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

تصریح باقرالعلوم به امامت خویش
شاید گمان رود كه اثبات امامت امامان با استناد به نظر و تأیید خود آنان، امری غیر قابل قبول است، و به تعبیر دیگر، شهادت فرد به نفع خود، پذیرفته نیست و ثمری به آن مترتب نمی باشد.

این سخن در بسیاری از موارد صادق است؛ زیرا در میدان حكم و قضاوت، باید گواهانی به گواهی و شهادت برخیزند كه خود خارج از گردونه ی منافع داوری خویش



[ صفحه 36]



باشند، اما در این مورد، خصوصیاتی وجود دارد كه با در نظر گرفتن آن، گواهی امام باقر (ع) بر امامت خویش، می تواند مورد استناد قرار گیرد.

شخصیتی معنوی و علمی، چون باقرالعلوم (ع) كه به اتفاق آرای علما و فقهای امامیه و اهل سنت، [1] در اوج پاكی، تقوا، اخلاق و علم و عمل زیسته و كسی از او شهادت و سخن ناروا و گزاف نشنیده است اگر سخن از امامت خویش به میان می آورد، بر اساس بیان حق و هدایت خلق و زدودن شبهاتی است كه در آن روزگار فضای جامعه ی اسلامی را تیره ساخته بود. اگر آن حضرت، جایگاه خود را برای مردم روشن نمی ساخت و به امامت خود تصریح نمی نمود، كسانی ادعا می كردند كه امامیه مقام و منزلتی را برای باقرالعلوم (ع) معتقدند كه او خود برای خویش باور نداشته است.

امام باقر (ع) به زراره فرمود: ما دوازده امام هستیم كه از جمله ی ما حسن بن علی و حسین بن علی است و پس از ایشان، امامان از نسل حسین (ع) می باشند. [2] .

امام باقر (ع) در بیانی دیگر فرمود: ماییم والیان امر خدا و خزانه داران علم او و وارثان وحی و حاملان كتاب الهی، اطاعت ما بر مردم واجب و محبت ما ایمان و دشمنی ما كفر است، دوستان ما در بهشت و دشمنان ما در آتشند. [3] .

آن حضرت می فرمود: «لیلة القدر» بر ما مخفی نیست؛ زیرا ملائكه در آن شب، اطراف ما در چرخشند. [4] .

در سخنی دیگر به ابوبصیر فرمود: یكی از وصیت های پدرم (علی بن الحسین) به من این بود كه: فرزندم! پس از وفات من جز تو كسی مرا غسل ندهد؛ زیرا امام را جز امام غسل نمی دهد. و بدان كه برادرت عبدالله مردم را به سوی خود خواهد خواند (ادعای امامت خواهد كرد) ولی او را به حال خویش واگذار؛ زیرا عمر او كوتاه



[ صفحه 37]



است.

چون پدرم درگذشت، همچنان كه فرموده بود او را غسل دادم و عبدالله هم مدعی امامت شد و دیری نگذشت كه از دنیا رفت. این از جمله ی خبرهایی بود كه علی بن الحسین قبل از تحقق، از آن پرده برداشت. و به وسیله ی این امور است كه امام شناخته می شود. [5] .

روایات در این زمینه متعدد و بسیار است، [6] اما نكته ای اساسی در این میان وجود دارد كه امام باقر (ع) هم در روایت اخیر، بدان اشاره داشته است و آن اینكه امامت گرچه مقامی الهی است و تعیین امام به رأی و انتخاب مردم نیست، ولی امام باید دارای ویژگی هایی باشد كه مردم با مشاهده ی آن ها به مقام و شخصیت استثنایی و فوق العاده ی وی پی برند. چنانكه در روایت اخیر، امام باقر (ع) پس از نقل پیشگویی پدر درباره ی آنچه بعدها اتفاق افتاد، فرمود: به وسیله ی این امور است كه امام شناخته می شود.

بنابراین، اگر در بحث امامت، مسأله ی وصایت مطرح می شود و یا سخنان خود امام در تأیید امامت خویش آورده می شود، نباید مورد سوء برداشت قرار گیرد و چنین تلقی شود كه امامیه در زمینه ی امامت نظریه ای شبیه نظریه ی موروثی بودن حكومت و خلافت را پذیرفته اند!

ملاك اصلی در انتخاب فردی از سوی خداوند برای رسالت و یا امامت؛ لیاقت ها و توان های روحی، علمی، اخلاقی و معنوی او است كه در مجموع، شخص رسول یا امام را بر دیگران فضیلت می بخشد.

اصل و نسب، منهای ملاك های معنوی و علمی، در بینش الهی، فاقد اعتبار است؛ چه، فرزند پیامبری به خاطر انحراف از مسیر حق، پیوند خویشاوندیش گسته می شود. [7] یگانه ملاك كرامت فرد، نزد خداوند تقوا و فضیلت



[ صفحه 38]



می باشد. [8] همسر لوط (ع) در جمله ی كافران باقی می ماند و هلاك می شود. [9] و همسر فرعون، در زمره ی مؤمنان و صالحان قرار می گیرد.


[1] در بخش هاي آينده، آراي انديشمندان و فقهاي جهان اسلام درباره ي شخصيت معنوي و علمي امام باقر (ع) بتفصيل خواهد آمد.

[2] اصول كافي 2 / 482.

[3] مناقب 4 / 206.

[4] كشف الغمة 2 / 350.

[5] كشف الغمة 2 / 347.

[6] اثبات الوصية 152؛ كفاية الاثر 243-236؛ ارشاد مفيد 2 / 157-156؛ سير اعلام النبلاء 4 / 404؛ احقاق الحق 12 / 179؛ نور الابصار، مازندراني 60-59.

[7] قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح. هود / 46.

[8] حجرات / 13.

[9] انا منجوك واهلك الا امرأتك كانت من الغابرين، عنكبوت / 33.